وبگاه نجوم کرمچاله

فضا،زمان،خود زندگی اسرار کیهان، در کرم چاله نهفته است(همراه با خبرنامه)

وبگاه نجوم کرمچاله | انفجار بزرگ

کاووس پدیدار
وبگاه نجوم کرمچاله فضا،زمان،خود زندگی اسرار کیهان، در کرم چاله نهفته است(همراه با خبرنامه)

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

منشاءکیهان

وبگاه کرمچاله//کاووس پدیدار

زمینه ژرف هابل

آیا جهان ما آغازی داشت؟

چرا چنین جهانی وجود دارد؟

اگر زمان از انفجار بزرگ شروع شد، آیا قبل از آن نیز زمانی وجود داشت؟

چرا رود ها و جریان ها و رشته های کهکشان وجود دارد؟

آیا پایانی برای جهان وجود دارد؟

آیا جهان ما ابدی است؟

جهان چگونه شروع شد؟

آیا با انفجار بزرگ؟

در دهه گذشته ما توانسته ایم این ایده ها را با جزئیات بی سابقه ای بررسی کنیم ،این داستان، تلاش علمی ما برای شناخت منشاء جهان است،از میان تمام سؤالات علم؛منشأ عالم همان سؤالی است که به نظر من نیازی به انگیزه ندارد،هر فرهنگ بشری داستان آفرینش خاص خود را دارد،و علم نیز از این قاعده مستثنی نیست،برای ۱۰۰ سال گذشته، ما این تئوری را داشتیم که جهان از انفجار بزرگ آغاز شد،

اما در یک دهه اخیراندازه گیری های جدید و دقیق تر کیهان همراه با تحولات نظری تصویری بی سابقه و دقیق از مبدا جهان به ما داده است.

اگر این یک برنامه مستندی تلویزیونی بود،من با صدایی بم و عمیق شروع به صحبت می کردم و میگفتم :

"زمانی بود...که در آن هیچ زمانی نبود"

"مکانی بود...که در فضایی نبود"

"الان در قبل از شروع زمان هستیم"

"و در مکان بدون فضا "

"که به آن مهبانگ میگوییم "

اما این چیزی نیست که ما در حال انجام آن هستیم و این یک برنامه تلویزیونی علمی نیست.

فکر می کنم اگر بپرسید:

"اصلا چرا می خواهید منشأ جهان را بشناسید؟"باید جواب بدهم که: به دلیل کنجکاوی!!

این مطمئناً مسئله ای است که درمقطعی برای همه ما به وجود می آید.

چرا ما وجود داریم؟

وقتی به یک دانشمند فکر می کنم،که بدنبال پاسخ این پرسش بنیادین است در اصل به یک فرد بزرگسال فکر می کنم که

هنوز هم روح کنجکاو یک کودک را دارد،بنابراین فکر می کنم بسیار طبیعی است که بپرسید چگونه همه چیز به اینجا رسید؟

استرالیایی های بومی بیش از ۴۰ هزار سال است که ستاره ها را رصد می کنندو مانند بسیاری از فرهنگ های باستان تعدادی داستان خلقت بر اساس آسمان شب دارند،نام این داستان 'ارنگ' است : یک شترمرغ!

«شترمرغ بالهای خود را قربانی کرد»

«و در آسمان جنوبی جایی جاودانه به او اعطا شد»

«میتوان همیشه آن را در حال پرواز»

«در سراسر آسمان شب مشاهده کرد»

صورت فلکی شترمرغ درآسمان جنوبی،خالق جهان درفرهنگ بومیان استرالیا

من همیشه داستان های خلقت را دوست داشته ام و دوست دارم که از سراسر دنیاوفرهنگها درباره آنها بخوانم.

چرا ما این کار را میکنیم؟

چرا ما تلسکوپ هایی میسازیم تا به لبه ی زمان برگردیم؟

چرا سرعت انبساط جهان را اندازه می گیریم؟

و تئوری هایی را برای توضیح آن می سازیم؟

جواب این است که این همان کاری است که ما همیشه انجام داده ایم و شواهد بر این امر حکایت دارند که در هر فرهنگی نگاه کنید،یک داستان آفرینش وجود دارد و جالب ترین چیز در مورد زندگی در قرن بیست و یکم، با وجود علم مدرن این است که حتی ما نیز یک داستان آفرینش داریم،احتمالاً اصطلاح "انفجار بزرگ" را شنیده اید!

اما انفجار بزرگ چیست؟

ما در مورد خاستگاه جهان چه می دانیم؟

با مشاهدات و نظریه پردازی ریاضی با تقریب خوبی میتوانیم بگوییم که حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش جهان فوق العاده متراکم وبسیار داغ بود خیلی داغ. کمی گرما بدهید. کمی تراکم اضافه کنید،برخی از قوانین فیزیک ذرات را نقض کنید،نتیجه این است که جهان دستخوش تورمی شد که به آن انفجار بزرگ گفته می شود.

پس انفجار بزرگ چیست؟

جواب این است که نمی دانم انفجار بزرگ چیست، من فقط می دانم چه چیزی پس از انفجار بزرگ رخ داد؛جایی که ما جهانی داریم که خیلی

سریع درحال گسترش است و واقعاً داغ است،این تنها چیزی است که می دانیم و این اتفاقی است که بعد از آن به وجود می آید..

می توانید همه چیز را به عقب ردیابی کنید و به جایی برسید که جهان میبایست داغ و کوچک و متراکم باشدودرآن اتفاقی افتاد که باعث گسترش آن شد، مگر نه؟بنابراین این ایده به اسم "انفجار بزرگ" معروف شد.

من انفجار بزرگ را دوست دارم؛زیرا منطقی و جسورانه است،طبیعی است که مهبانگ را به عنوان آغاز زمان در نظر بگیریم،لحظه ای که همه چیز از هیچ چیز به وجود آمد،اما کیهان شناسانی وجود دارند که فکر می کنند ممکن است چیزهای بیشتری نیز وجود داشته باشد

میچیو کاکو میگوید:

<<این چیزی که ما قبلاً از آن به عنوان "انفجار بزرگ" یاد می کردیم،یک واقعه در یک جهان از قبل موجود بود و اصلاً سرآغاز همه چیز نبود>>

اما چگونه می توانیم اینقدر اعتماد به نفس داشته باشیم؟

چگونه می توانیم حتی جرات داشته باشیم از چیزهایی که تقریباً ۱۴ میلیارد سال پیش اتفاق افتاده اند، صحبت کنیم؟

در سال ۱۹۲۷ ستاره شناس ادوین هابل متوجه شد که نور حاصل از کهکشان های دوردست کشیده شده است،این بدان معنی است که فضا در حال گسترش است.

تصویرانتقال به سرخ یک ستاره دوردست،کشف بزرگ ادوین هابل

بنابراین میبایست زمان را در ذهن خودبه عقب برگردانید.

این بدان معنی است که در گذشته فاصله بین کهکشان ها کوچکتر بو؛دمیتوانید زمانی را تصور کنید که مسافت ها به قدری کوچک بودند که عملا همه چیز بر روی یکدیگر قرار داشت،این بدان معنی است که جهان ما یک آغاز داشت،یک روز بدون دیروز وجود داشته است!و این همان چیزی است که ما آن را انفجار بزرگ می نامیم.

انفجار بزرگ

بیش از ۳۰ سال پس از اظهارات ادوین هابل،كیهان شناسان درباره اینكه آیا نظریه بیگ بنگ صحیح است یا نه، اختلاف نظر داشتند،زیرا شواهد بیشتری لازم بودو در دهه ۱۹۶۰با کشف سیگنال ضعیف مرموزی این شواهد به وجود آمد(کشف مهم آرنولد پنزیاس و همکارش نلسون در آزمایشگاه های بل در هومدل، و در زمانی که در حال راه اندازی یک ایستگاه رادیویی بودند،ناگهان در هواکره به یک پارازیت اضافه برخوردکردند که در ابتدا احتمال میدادند ناشی از جاده ایی است که در نزدیکی آزمایشگاهشان واقع بود و ماشینهای زیادی در آن تردد میکردند بوده است،پس عبور و مرور خودروها را تا شعاع5کیلیومتری ممنوع و جاده را بستند اما پارازیت همچنان ادامه داشت ،اینبار تقصیر را بر گردن پرندگانی که بر روی آنتن رادیویی بزرگ آنها زندگی میکردند و فضله های زیادی برجای میگذاشتند انداختند،پس شروع به تمیز کردن فضله های پرنده ها از درون آنتن بزرگ خود نمودند و دوباره شروع به تنظیم فرکانس خود نمودند اما در کمال شگفتی پارازیت مرموز همچنان آنجا بود و تغییری نکرده بود،این دو دانشمند که کنجکاو گردیده بودند بقیه زمان خود را به بررسی این پارازیت پرداختند و در این راه به این نتیجه رسیدند که پارازیتها از سرتاسر آسمان و از هر طرف که آنتن خود را میچرخاندند دریافت میشود و این پارازیتها از هر سوی آسمان بطرف زمین میآید و جای مشخصی ندارد و دریافتند که این سیگنالها در واقع در همه جای کیهان یافت میشوند و از هر طرفی که آنتن را بچرخانی آنها را دریافت میکنی پس این باید مربوط به یک واقعه کیهانی عظیم درعالم باشد و اینگونه بود که بطور اتفاقی این دو دانشمند توانستندCMBیا پرتوهای ریزموج مایکروویو کیهانی را که از انفجار بزرگ به جای مانده بود را کشف نمایند و با این کشف بزرگ به دریافت جایزه آکادمی نوبل برای این آثار به جا مانده از مهبانگ نا ئل آمدند و جایزه نوبل فیزیک را با خود به خانه بردند)،این سیگنال مرموز(سی ام بی) همان است که وقتی تلویزیون خود را روشن میکنید و یک صفحه برفکی میبینید در واقع دارید CMB را می شنوید و یا به دنبال یک طول موج خاص از شبکه رادیویی محلی می گردید و در حال پیچاندن پیچ جستجوی فرکانس رادیو هستید ولی صداهای ناهنجاری را می شنوید در واقع دارید اثرات امواج ریزموج مایکروویو کیهانی بجا مانده از انفجار بزرگ را دریافت میکنید یا همان اختلالات دمائی پس از انفجار بزرگ که در تمام عالم هنوز وجود دارند و با گسترش عالم آنها هم گسترش یافته و اکنون به آنتن گیرنده شما رسیده اند.

نقشه اختلالات دمایی انفجار بزرگ

ما آن را ریزتابش پس زمینه کیهانی می نامیم این یک درخشش کمرنگ است که به معنای واقعی کلمه از هرجای آسمان دیده می شوداما از هیچ ستاره، کهکشان یا جسم خاصی ساطع نمی شوداین قدیمی ترین نور جهان است.

CMB

فوتون هایی وجود دارند که 13.8 میلیارد سال ازعمرشان گذشته است و اطلاعات مربوط به آغاز زمان را در اختیار دارند،یکی از موارد بسیار قابل توجه در مورد ریزتابش پس زمینه کیهانی داستان کشف آن است،زیرا کاملاً به طور تصادفی کشف شده است.

ریزتابش پس زمینه کیهانی از کجا آمده است؟

و چرا ما آن را شاهدی محکم برای نظریه مهبانگ می دانیم؟

این تصویری است که داریم: جهان درحال گسترش و سرد شدن است،در دقایق اول بسیار داغ بوده و سپس توسط پلاسما پر می شود بنابراین اکنون جهان برای شکل گیری اتم ها، خیلی داغ است سیصد و هشتاد هزار سال پس از انفجار بزرگ،جهان آنقدری خنک است که اتمها شکل بگیرند،در این زمان جهان تقریباً فوراً روشن می شودزیرا با سرد شدن جهان در این زمان ماده خودش را از قید وبند گرانش خلاص نمود و فتونها آزاد گردیده و به هر سمت فرار کردند پس شروع به تابش نمودند و جهان ما مرئی شد،بنابراین حالا نور می تواند به صورت خطی ومستقیم حرکت کندو همزمان با گسترش جهان ادامه مسیر بدهد،این نور می تواند ۱۳.۸ میلیارد سال بعد به تلسکوپهای ما در زمین برسد،ریزتابش پس زمینه کیهانی تا حد زیادی شاهدمحکمی در نظر گرفته شده است ،زیرا نظریه ی مهبانگ پیش بینی می کند که چنین چیزی باید وجود داشته باشد،

این پدیده نخستین بار در اواسط دهه ۱۹۶۰ مشاهده شد و فقط در آن زمان، (دقیقاً دو دهه قبل از به دنیا آمدن من)این ایده که جهان از یک منشاء داغ و متراکم آغاز شده جدی گرفته شد.

این تقریباً شاهدی قوی است زیرا شما پستاب اولین دقایق زمان را میبینید امروزه می توانیم از آن نور با جزئیات بسیار زیاد عکس بگیریم،ما می توانیم اساساً عالم را همانطور که بود، عکاسی کنیم.این عکس قابل توجه(نقشه اختلالات نمائی پس از انفجار بزرگ که ماهواره WMAPآنرا پس از ۱۰سال نقشه برداری از جهان ترسیم نمود) از جهان اولیه تأیید کرد که ما اصول اولیه را درست انگاشتیم،اما جزئیات بزرگ آن چالش های جدیدی را به وجود آورد،همانطور که وقتی به یک مجموعه سؤال ها پاسخ می دهید، سؤالات جدید تری بوجود می آید.

ماهواره دبلیو مپ در ماموریت و آزمایش پلانک نقشه سی ام بی را ترسیم میکند

این عقیده که جهان در مهبانگ آغاز شده است،به نوعی رضایت بخش نیست و سوالات کودکانه ای را ایجاد می کند،مثلا اگر جهان آغاز داشته باشد قبل از آغاز چه اتفاقی افتاده است؟

چه چیزی باعث آن شده است؟

اگر زمان در مهبانگ به وجود آمد، آیا زمانی قبل از آغاز زمان وجود داشت؟

چگونه می توان جهان به طور خودجوش ازعدم به وجود آید؟

آیااز قبل آنجا بوده؟

خب این یک سوال فلسفی است،مگر اینکه بتوانید نظریه ای را ارائه دهید که چیزی را پیش بینی کند که بتوانید با مشاهده آن را آزمایش کنید.

سرنخ هایی راه را برای آنچه قبل از انفجار بزرگ رخ داده است در مشکلات مربوط به خود تئوری بیگ بنگ یافت میشود.در مدل استاندارد مهبانگ دو مشکل وجود داردکه به آنها مسأله افق و مسأله تخت بودن گفته می شود.

شما می توانید مسئله افق را به شرح زیر تصویر کنید:

اگر به عالم تا آنجا که چشم کار میکند نگاه کنید، آنگاه میبینید که در سراسر جهان دما به یک اندازه است.از دورترین جای فضا یعنی مکان <<آ>> تا جایی که اکنون ایستاده ایید یعنی مکان <<بی>>اما این دو نقطه از آسمان امروزه حدودنود میلیارد سال نوری از هم جدا شده اند،این بدان معناست که اگر شما عالمی داشته باشید که به طور دائم در حال گسترش است و فقط ۱۳.۸ میلیارد سال قدمت دارد،آن دو نقطه هرگز نمی توانستند با یکدیگر در ارتباط باشند،این بدان معناست که هیچ توضیحی در مورد چگونگی دقیقاً یکسان بودن دمای آنها وجود نداردو سپس مسئله تخت ‌بودن وجود دارد.

وقتی به جهان ما نگاه می کنید، به نظر می رسد کاملاً مسطح است که بسیار عجیب به نظر می رسد،زیرا می توانست مانند سطح یک کره یا سطح زمین خمیده باشد.

دلیل دمای یکسان در دو نقطه دورازهم در کیهان چیست؟
دلیل دیدن عالم مسطح و تخت از هر نقطه ایی که به آن مینگریم چیست؟

راه حل را می توان در نظریه ای به نام تورم کیهانی یافت،که میگوید: زمانی در تاریخ جهان وجود داشته است که جهان همانند امروز بطور ملایم گسترش نمیافته بلکه بسیار سریع در حال انبساط بوده است(نظریه تورم بزرگ)منظور از "سریع" این است که در هر ۱۰ تا ۳۷ ثانیه اندازه آن دو برابر میشده،یعنی ۱۰ میلیون-میلیون-میلیون-میلیون-میلیون-میلیون-میلیونم در هر یک ثانیه.

چرا این نظریه مسئله افق و تخت بودن را حل می کند؟

خب زیرا قبل از هر چیز نشان می دهد که جهان میبایست بسیار بزرگ باشد،بزرگتر از اندازه ایی که امروزه می توانیم ببینیم،و این بدان معنی است که همیشه قرار است تخت به نظر برسد.

آنرا با سطح زمین مقایسه کنید

این قطعه کوچک (زمینی که اکنون روی آن ایستاده اید)از زمین درزیر پایتان مسطح به نظر می رسد،با وجود آنکه می دانیم زمین گرد است.

چرا؟ زیرا جایی که اکنون بر رویش ایستاده اید در مقایسه با اندازه زمین بسیار کوچک است؛بنابراین طبق تئوری تورم کیهانی، این برای جهان ما نیز صادق است.

همچنین مسئله افق ما را حل می کند؛زیرا می گوید که آن نقطه <<آ>> ازکیهان که خیلی دور از نقطه <<بی>> است،زمانی با یکدیگر در تماس بوده اند،آنها می توانستند در کنارهم ودر یک نقطه ورجه وورجه کنند و به یک درجه حرارتی برسند؛اما بعد از آن از هم جدا شدند،این تحیرآور است،اما مهم است که بدانیم اگر درمورد تورم کیهانی درست حدس زده باشیم ،پس این انبساط سریع میبایست قبل از انفجار بزرگ، اتفاق بیفتد(قضیه جالب شد)

بنابراین نظریه فعلی ما چیست؟

تئوری تورم کیهانی به ما می گوید قبلاً چیزی در جریان بوده است(گمان می کنم چیزی که قبلاً آنرا "انفجار بزرگ" می نامیدیم)

بعدازآن مهبانگ داغ بوجود آمده.

من این قضیه را با گفتن "مهبانگ داغ" در مقابل "مهبانگ" تمایز می بخشم،زیرا "مهبانگ داغ"به نوعی جهان آتشین دلالت دارد.

بله، دلیل اینکه می دانیم قبلاً اتفاقی افتاده است این است که می توانیم به آن جهان اولیه آتشین نگاه کنیم،در واقع می توانیم آن را ببینیم،

زیرا اکنون می توانیم ریزتابش پس زمینه کیهانی را ببینیم،که همان پستاب شروع زمان است،وقتی که کل جهان داغ و متراکم بود.

نکته مهم این است،جهان آنقدر سریع انبساط یافت که چیزهایی که قبلاً به یکدیگر متصل بودندبه اندازه کافی برای برقراری ارتباط به هم نزدیک بودند که به تعادل و یک درجه حرارت واحدبرسند،ام ابه سرعت از دسترس هم خارج شدند.

بله و به همین دلیل است که اکنون وقتی به آسمان نگاه می کنیم،مبینیم که دو بخش مختلف جهان که هرگز نباید با یکدیگر در ارتباط میبودند،دارای یک درجه حرارت هستند،این است که شما می توانید وقتی انبساط را به عقب برگردانده دریابید که آنها زمانی در تماس با هم بوده اندودر واقع بهم بسیار نزدیک بوده انداما اکنون بسیار از هم دور افتاده اند،زیرا چنان سریع از هم دور گشته اند که باورکردنی نیست والان وقتی آنهارامیبینیم اینطور به نظر میرسد که امکان ندارد آنها به هم نزدیک بوده باشند بطوری که اکنون دمای هر دو نقطه را یکسان اندازه گیری کنیم.

و سپس در میابیم که زمان بسیار مرموزی در آغاز وجود داردکه آنها در آنجا با هم در ارتباط بوده و سپس به شکلی سریع از هم جدا شده اند ،ما فقط می توانیم آنرا اینطور استنباط کنیم که آنها میبایست در جایی با هم در تماس بوده باشند؛بنابراین تورم کیهانی به جهانی عظیم منتهی می شود،کهکشان ها فراتر از افق، فراتر از چیزی که می بینیماحتمالاً تا بینهایت وجود دارند،جهان به طرز شگفت انگیزی که ذهن توانایی درک آنرا ندارد میبایست بزرگ و لایتناهی باشد(شگفت انگیز است من که دیگر توان فهم آنرا ندارم شما چطور؟)و این یکی از کارهایی است که تورم کیهانی انجام می دهد.

این به ما می گوید که جهان باید به طور قابل توجهی بزرگتر از چیزی باشد که ما می توانیم ببینیم.من احتمالاً بایستم و دوباره نگاهی به ستاره ها بیاندازم،بله، واقعاً شگفت انگیز است.

آیا همه این مطلب را فهمیدی؟

من نمی گویم که همه ی آن را درک کرده ام(بنظرم عالی بود)این نمایش خیلی خوبی بود از تورم کیهانی،آیا همه آنرا فهمیدی؟

نه!!

من :] خیلی گیج شدم!!

زیرا این به من میگوید تمام این رویدادها باید قبل از انفجار بزرگ در جهان آغاز شده باشد!خب همه می گویند که جهان مدتی قبل از انفجار بزرگ تحت یک دوره انبساط سریع قرار گرفته است،اما ما به نوعی مکانیسم احتیاج داریم که باعث شود این اتفاقات رخ دهد و بیفتد،پس

اگر دوست دارید بیایید آن مکانیسم را در قفسه فیزیك ذرات بیابیم.

این مکانیسم چیزی است که به آن یک میدان <<اسکالر>> می گویند،شما می توانید آن را به عنوان اقیانوس ثابتی پر از فضا تصور کنید،کهما آنرا میدان <<اینفلیتون>> نیز می نامیم،مسئله در مورد این نوع میدان این است که می دانیم باید در یک نقطه از بین برود، وگرنه جهان هنوز به صورت تصاعدی در حال انبساط میبود.

اگر انرژی ای داریدکه به طور یکنواخت در ناحیه ای از فضا پخش می شود،می تواند نوع جدیدی از گرانش دافعه را به بار آورد.

جاذبه ای که همه چیز را به هم نمی رساند بلکه همه چیز را از هم دور می کند،بنابراین، آنها(دانشمندان) فرض می کنند که این نوعی سوخت کیهانی است که اگر بخواهید میتوانید آنرا میدان( اینفلیتون) بنامید،آن مانند سوختی است که این گرانش دافعه را ایجاد می کند،این همان چیزی است که جهان را وادار می کند تا در وهله اول شروع به منبسط نمودن کند،این ایده که تورم توسط میدان اینفلیتون هدایت می شود منجر به یکی از قابل توجه ترین پیش بینی ها در تاریخ کیهان شناسی شده است که با مشاهدات ما نیز پشتیبانی می شود،اکنون می توانید سطح اینفلیتون رابه عنوان اقیانوسی ساکن و پر شده با فضا درنظر بگیرید،اما نظریه کوانتومی به ما می گوید که چیزی بعنوان یک اقیانوس ساکن وجود ندارد!!هر اقیانوسی دارای موج است حال، این موجها با چه چیزی مطابقت دارند؟

منظور دانشمندان این است که سطح اینفلیتون در بعضی مناطق کمی بزرگتر از سایر مناطق دیگر است و در جهان مانند فضای مواج بنظر میرسد، بنابراین این بدان معنی است که در پایان تورم و در آغاز انفجار بزرگ برخی از مناطق جهان(جهان قبل از بیگ بنگ،میدان اسکالر) کمی بیشتر ازسایر مناطق جهان انبساط یافته است و نسبت به بقیه مناطق جهان کمتر متراکم تر خواهد شد،بنابراین در مهبانگ، شما یک پیش بینی بسیار طبیعی را بدست می آورید که بعضی از مناطق جهان کمتر ازسایر مناطق جهان متراکم شده اند.

حال تصور کنید که با انبساط و خنک شدن این جهان چه اتفاقی می افتد؟

آن مناطق متراکم، متراکم تر از قبل می شوند و سرانجام در هم فرو میریزند و کهکشان ها و ستاره ها را تشکیل میدهند،نوسانات در جهان اولیه تبدیل به ساختارهایی شد که امروزه شاهد آن هستیم - از جمله ما- بدون آن ذرات، بدون آن ساختار، ما وجود نداشتیم.

اگرچه کیهان شناسی تورمی منتقدان خود را دارد،اما این عقیده که جهان قبل از انفجار بزرگ داغ دچار انبساطی شدید شده است،اکنون توسط بسیاری از کیهان شناسان پذیرفته شده است؛اما یک فرض اضافه بر این تئوری نیز وجود دارد،و دری را به سوی یک احتمال جالب توجه باز می کندممکن است این جهان تنها جهان موجود نباشد!

اگر نظریه تورم کیهانی درست باشد،می توانید این سؤال را بپرسید که تورم قبل از انفجار بزرگ تا چه مدت ادامه داشت؟

و جواب این است که ما نمی دانیم!ما در حقیقت زمان کوتاهی برای بررسی آثار این تورم داریم، کاملاً کوتاه!

در حدود ۱۰ الی ۳۵ ثانیه پس از انفجار بزرگ،اماشاید می توانست خیلی طولانی تر از این مدت باشد؛و ممکن است این سؤال پیش بیآید

که آیا می توانست این تورم را برای مدت نامحدود قبل از انفجار بزرگ ادامه داد؟یعنی آیا می توانیم خاستگاه جهان رابه عقب و عقب و عقب، به گذشته ای نامتناهی برگردانیم؟

آنگاه آیا ما جهانی لایتناهی داریم؟

پاسخ این است که ما نمی دانیم!

به هر صورت حدس و گمان هایی نظری وجود دارد،اما شما تصور کنید که جهان واقعا ابدی است!ممکن است اصلا"سرآغازی وجود نداشته باشد!بنابراین تصور می کنم دو راه برای نگاه کردن به تورم کیهانی وجود دارد،یک راه این است که این جهان پیش از انفجاربزرگ در آنجا همیشه وجود دارد،وآن منبسط میشود و سپس سرعتش کند می شود وخنکترمیشود و ...نتیجه اینکه ما در اینجا هستیم؛اما احتمالات دیگری نیز وجود دارد؟ مگر نه؟

بله، مطمئنا،و احتمال دیگریی میگوید کهما فقط یک جهان از مجموعه عظیم جهان ها هستیم؛ما بخشی از یک چندجهانی هستیم،این ایده ای نیست که از نظریه پردازی بیرون بیاید،بلکه درست از ریاضیات ناشی می شود؛بینید، وقتی میخواهیم سعی کنیم توضیح دهیمکه چگونه جهان آغاز شد؟( به عنوان مثال، جهان ماو این گرانش دافعه ایی که از میدان اینفلیتون ناشی میشود،که باعث گسترش فضا می شود)ناگهان اما ریاضیات نشان می دهد که این فرایندی بسیار دقیق و کارآمد است و عملاً هرگز نمی توان از تمام سوختی که منجر به انبساط شد، استفاده کرد.

بنابراین با مقداری از این سوخت مهبانگ رخ میدهد، اما هنوز مقداری بیشتر از این سوخت باقی مانده است(سوخت همان میدان دافعه گرانشی که در جهان قبل از انفجاربزرگ باعث تورم گردید است)

پس جهان بااین سوخت وانرژی باقی مانده چه کار میکند؟جواب میتواند این باشد:جهان با آن می تواند یک انفجار بزرگ دیگر ایجاد کند!

بنابراین شما این روند شگفت انگیزانفجار بزرگ را پس از یک انفجار بزرگ و سپس یک انفجار بزرگ دیگرددر جهان تجربه می کنید،

و عالمی بعد از عالم هستی به وجود می آید،عالمی بر روی عالمی دیگر مانند آبشاری از دنیاهای دیگر که برروی همدیگر فرو میغلتند،واین از ریاضیات استنتاج میشود نه از نظریه پردازی!

و این نتیجه ی تلاش برای توضیح انفجار بزرگ در جهان ما است.

جهانهای موازی

ممکن است در آخر شما به این احتمال سوق داده شویدکه این یک رویداد تنها یک بار اتفاق نمی افتد،خب، اینجا زمین است،و ما فکر می کنیم که زمینمان چیزی خاص در عاالم است،زیرا ما در آن هستیم!سپس می فهمید که "اوه ، این تنها یکی از هشت سیاره است!"

"اما خورشید ما حتما چیز خاصی است!بازهم نه،نه یکی ازمیلیارد میلیارد میلیارد ستاره دیگر است!.""پس کهکشان راه شیری چه؟ ...""نه، این یکی از ۱۰۰ میلیارد کهکشان موجود است.""جهان؟!"

خب، آیا در اینجا همه چیز متوقف می شود و ما فقط یک جهان داریم؟

روند مشاهدات و ریاضیات به ما می گوید چرا نباید چندین جهان وجود داشته باشد؟

اگر به این عالم نگاه کنیدو جهانی که در آن زندگی می کنیم،ممکن است این سؤال را از خود بپرسید:

آیا می توانست در عالم ما همه چیز فرق کند؟

اگر گرانش کمی قوی تر میبود، دنیا چگونه به نظر می رسید؟

یا اگر کمی بیشتر انرژی تاریک وجود داشت؟

یا نیروی الکترومغناطیس کمی ضعیف تر بود؟

خیلی سریع، به عالمی می رسید که حیاتی در آن وجود نداشت!

بنابراین یک سؤال میتوانیم بپرسیم آیا ما خوش شانس هستیم؟

تئوری هایی وجود دارد که به شما این امکان را می دهد که جهان های مختلفی را شبیه سازی کنید و داشته باشید،مانند چند جهانی های تورمی که حدس میزند جهان های حبابی متفاوت دارای قوانین فیزیک متفاوتی هستند،و همچین میگوید که مکانیزمی که منجر به تولید آن جهان ها میشود،راهی ایجاد میکند که میتواند منظرهایی جدید از فیزیک و قوانینش ارائه کند،این بدان معنی است که ما به هیچ وجه خوش شانس نیستیم وجود ما اجتناب ناپذیر است،زیرا هر عالم ممکن با هر ترکیب احتمالی ثابت فیزیکی و انرژی تاریک و جرم و ذرات،همگی وجود دارند، و نه تنها این جهان، بلکه هر یک از آنها به تعداد نامتناهی ایجاد می شوند و در آینده نامعین نیز به وجود می آیند و این چندجهانی تورمی است.

پس وجود ما اجتناب ناپذیر است،"این چه احساسی در شما به وجود می آورد؟"

ما هرگز ممکن است نفهمیم که آیا وجود ما اجتناب ناپذیر است یا خیر

ما ممکن است هیچ وقت نظریه کاملی درباره مبدا جهان نداشته باشیم.

اما نکته قابل توجه این است که ما خیلی پیشرفت کرده ایم.

انفجار بزرگ همانطور که می بینیم به روشی خاص ساخته شده است ،درک فعلی این است که تورم می تواند این کار را انجام دهد،بنابراین ... این همان چیزی است که من فعلا میتوانم به آن اتکا کنم اما اگر در آینده تغییراتی در درک ما ایجاد شود، تعجب نخواهم کرد.

یک روز، یک فرد باهوش می آید و آن را برای شمادوباره حل می کنداین زیبایی علم است،مجموعه سؤالاتی که اکنون می خواهیم بپرسیم، به ماه چشم اندازی جدید میدهد،مکانی جدید برای ایستادن در جهان،و در این مکان جدید ، سؤال های دیگری به وجود می آیند که ما حتی در مورد آنها نمیدانستیم ،آن سوالات حتی مهمتر از این هایی است که امروزه پاسخ می دهیم.

من فکر می کنم کیهان شناسی برجسته ترین علم است منظورم این است که نه تنها ما قادریم به آسمان نگاه کنیم و نور را از دورترین کهکشانها جمع کنیم بلکه قادریم به شکل ریزتابش پس زمینه کیهانی نیز آنرا ببینیم و حتی قادر به رمزگشایی پیامهایی که در آن وجود دارد نیز میباشیم؛و تئوری های قابل قبول درباره مبدأ جهان را بنا کنیم.

می دانید، من فکر می کنم وضعیت ما به زیبایی توسط کشیش و ریاضیدان بلژیکی( ژرژ لومتر) یکی از پدران نظریه بیگ بنگ خلاصه شده است،وی گفته است:

"ایستاده بر روی خاکستری خنک"

"کم کم محو شدن ستاره ها را میبینیم"

"و سعی می کنیم درخشش غیب شده را فرابخوانیم"

"مبدا کائنات را"

پایان

اردیبهشت 1402

وبگاه کرمچاله

کاووس پدیدار

پیج اینستاگرام:

SIAHCHALEHH@


برچسب‌ها: انفجار بزرگ , مهبانگ , کیهان , نجوم

تاريخ : چهارشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۲ | ۸:۴۱ ب.ظ | نویسنده : کاوو س پدیدار |

نظریه ریسمان به زبان قایل درک

نظریه ریسمان
نظریه ریسمان

نظریه ریسمان

وبگاه کرمچاله/کاووس پدیدار

چند صباحیست که در دنیای فیزیک صحبتها پیرامون یک نظریه زیبا در جریان است ,میگویند تمام معادله هایی که برای این نظریه نوشته شده همگی در آخر به نتایج درستی ختم گردیده و این خود به خودی زیبایی این نظریه را نشان میدهد ولی اما ظاهرا این نظریه هنوز کامل نشده و دنیای فیزیک منتظر یک نظریه تکمیل کننده میباشد که به نظریه ام مشهور است و با آمدنش تمام شک و شبه هایی که به نظریه ریسمان مربوط میشود از بین میرود و به آنها پاسخ داده میشود اما سوای همه اینها واقعا نظریه ریسمان چیست و چرا میگویند نظریه زیبایی است؟

در این گفتار بطور خلاصه و با زبان محاوره از این نظریه میگوییم پس با من همراه شوید.

نظریه ریسمان

بیایید نظریه ریسمان را با یک مثال شروع نماییم,فکر کنید زیر درخت پرتقالی ایستاده ایید و یک عدد پرتقال را در دست دارید,بیایید با تکنیک بزرگ نمایی پرتقال در دستتان را با هم بزرگ کنیم,اولین بخش از بزرگنمایی پرتقال ما را به قسمتهایی به هم متصل یعنی پالپ های پرتقال میرساند و هنوز هم میشود تشخیص داد که یک پرتقال را در دست داریم,باز هم این پالپ ها را بزرگتر میکنیم تا درونشان را واضح تر ببینیم ,اینک به بخشی رسیده ایم که سلول نامیده میشوند و یا همان سلولهای پرتقالی هستند ,بزرگ نمایی بیشتر را درون سلولهای پرتقال که ادامه دهیم به اتم های درون این سلولها میرسیم یا همان اتم های پرتقال ,اینک باز هم میخواهیم درون این اتمها را ببینیم پس آنها را با بزرگنمایی که انجام میدهیم میبینیم و درون این اتمها به ذرات زیر اتمی مانند الکترونها و پروتونها میرسیم پس باز هم از این جلوتر میرویم و یک عدد از این الکترونها را بزرگنمایی میکنیم تا درونشان را ببینیم و در درون آنها ذرات زیر اتمی یعنی کوارکها را خواهیم یافت,در این نقطه فیزیک معمولی که میشسناسیم متوقف میشود و میگوید که درون کوارکها چیزی وجود ندارد و در واقع این خط پایانی ریزترین ذرات عالم هستی میباشد.

ارتعاش رشته ها

در این نقطه است که نظریه ریسمان از راه میرسد و میگوید دست نگه دارید باز هم چیزی وجود دارد و آن هم رشته هایی مانند سیم گیتار هستند که از انرژی ساخته شده اند و در حال لرزش و ارتعاشند,سیم های گیتار وقتی به لرزش می افتند و ارتعاش میکنند آنها نت های موسیقی را بوجود میاورند اما این ریسمانهای مرتعش از انرزی هیچ صدایی تولید نمیکنند بلکه آنها اتم ها را میسازند ,در اصل میزان ارتعاش و لرزش و گسستگی این ریسمانهای انرزی به ما میگوید که ماهیت اتمی را که مشاهده میکنیم چیست پس الکترونها ارتعاش این ریسمانها هستند در الگویی خاص و همینطور نوتریونها ارتعاشات اننرژی ریسمانهایی هستند در الگوی خاصی دیگر و الی آخر و حالا اگر تمام اینها را دوباره با هم جمع کنیم به همان پرتقالی میرسیم که در دست داشتیم,این اساس نظریه ریسمان میباشد.

امیدوارم توانسته باشم تا نظریه ریسمانها را با زبانی قابل فهم برایتان تشریح کنم ,از اینکه تا آخر این مقاله با من بودید از شما سپاسگزارم.

پیج اینستاگرام سیاهچاله:

siahchalehh@

ارتعاش ریسمانهایی از انرژی


برچسب‌ها: نظریه ریسمانها , نظریه کوانتوم , مکانیک کوانتوم , نظریه نسبیت

تاريخ : دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ | ۶:۵۰ ب.ظ | نویسنده : کاوو س پدیدار |

آوای خلقت/صدای مهبانگ CMB


آوای خلقت/صدای مهبانگ CMB
گر در فضا جیغ بکشید کسی صدای شما را نمی شنود)
"این تکیه کلام یک فیلم علمی تخیلی است"برخلاف امواج الکترومغناطیس امواج صوتی جهت انتشار به واسطه مادی نیاز دارند "معمولا" صدا از طریق هوا منتقل میشود هرچند در واسطه های دیگر هم به همان خوبی پخش می شود"مثلا وقتی سرمان را در آب فرو میبریم هم صداها را می شنویم."
تابش پس زمینه کیهانیی یا همان "سی ام بی"نقشه اختلالات دمایی پس از انفجار بزرگ میباشد"یک سیگنال بسیار رقیق بیش از 13 میلیارد ساله که بطور خیلی غیر منتظره و در سال 1964 و طی تنظیم یک آنتن رادیویی وتوسط (رابرت وودرو ویلسون و آرنو آلان پنزیاس)کشف گردید" آنها در هنگام کار در گونه جدید شاخه آنتن هولمدل در آزمایشگاه‌های بل در شهرستان هولمدل، منشا صدا را در هواکره یافتند که نمی‌توانستند آن را توضیح دهند.آنها پس از از بین بردن تمام منابع صدا در اطرافشان، سرانجام توانستند صدای تابش زمینه کیهانی را بشنوند.این کشف آنها یک نکته مهم برای اثبات مهبانگ است.این کشف در طی 4دهه بعدی مورد پژوهشهای بسیاری که تا به امروز هم ادامه دارد قرار گرفت.بیشتر اطلاعات کیهانی موجود در تابش پس زمینه بصورت نوسانات صوتی در پلاسمای چگال که جهان اولیه را پر نموده بود رمزگزاری شده است"در سطرهای پیش رو به دنبال صدای مهبانگ یا انفجار بزرگ به جستجو درون این داده ها میرویم و قفل این رمزگزاری را با هم می شکنیم و صدای خلقت را با هم میشنویم.

 

در جهان اولیه همه چیز متفاوت بود همانطور که میدانیم درست بعد از مهبانگ جهان از پلاسمای(محیطی گازی با درجه حرارت بسیار زیاد) یکنواخت و چگال پر شد"به صورت بالقوه وسیله ایی برای انتقال ارتعاشات درون فضا وجود داشت"وشاید در جهان اولیه (موسیقی افلاک)طنین انداز شده باشد.

نوسانات چگالی ماده در انتهای دوره تورمی آغازین باعث خلق دانه های کیهانی می شود که آغاز تشکیل ساختار کنونی در جهان است.رمبش گرانشی که ناشی از جمع شدن ماده در اطراف دانه های کیهانی است به سختی که ممکن است فکر کنیم نبوده است.دریای فوتونها که جهان اولیه را پر کرده بودند مانعی برای ایجاد توده های ماده در اطراف نقاط چگال"بواسطه گرانش بود.فوتونها در پلاسمای اولیه با الکترونها بر هم کنش زیادی داشتند و مانع به هم پیوستن آنها به هسته و تشکیل اتمهای طبیعی می شدند.همچنین انها فرایند خوشه شدن ماده تحت تاثیر گرانش را به عقب انداختند.بعد از آن فشار تابشی" مشابه"فشار درونی گاز"در پلاسمای اولیه نوسان ایجاد کردهر اختلال چگال"دوره تپنده ایی داشت که بین چگال شدن تحت کشش گرانش و فشار انبساطی رو به بیرون ناشی از فشار تابش"در نوسان بود.این باله تا دوره باز ترکیب ادامه داشت.
وقتی اتمها شکل گرفتند و ماده دارای ماهیت الکتریکی شد"تابش توان غلبه بر گرانش را از دست داد"جهان شفاف شد"ماده شروع به تشکیل ساختار کرد"فوتونها آزادانه به هر طرف ساطع می شدند.فوتونهای "سی ام بی" وقتی پراکنده نهایی می شدند"بسته به شرایط فاز پلاسمایی "متراکم یا رقیق"داغ تر یا سردتر شدند.ماهیت نوسانی که در پلاسمای اولیه اتفاق افتاد نهایتا" مشابه تغییرات چگالی هوا در هنگام پخش یک موج صوتی است.وجود آشفتگی های چگالی بین "گرانش و فشار" منجر به ایجاد موج صوتی در جهان قبل از دوره باز ترکیب شد.در واقع کیهان شناسان تغییرات دوره چگالی پلاسمای اولیه را نوسانات صوتی نامیده اند.
(((طنز تلخی است که "لودویک بتهوون"یکی از نوابغ موسیقی همه دورانها در همه دوران زندگیش مشکل جدی شنوایی داشته است.در اواخر زندگیش وقتی شاهکار آخرش را نوشت"بتهوون"سرانجام شنواییش را از دست داد و کر شد.بتهوون طی ظبط سمفونی نهم خود بدون توان شنیدن ارکستر را هدایت نمود.او سعی کرد با نگریستن دقیق به حرکات ویولونیستها موسیقیش را دنبال کند در انتها تا وقتی که او را به سوی جمعیت برنگرداندند وی متوجه نشد که شاهکارش تحسین مردم را برانگیخته است.)))
هر چه قدر صدا در جهان اولیه طنین انداز شده باشد گوشی برای شنیدن آن نبود.حتی اگر هم بود چیزی نمی شنیدند"حرکت ماده در مقیاس بسیار عظیمی اتفاق میافتاد و موجهای عظیمی در پلاسما ایجاد می کرد" امواج صوتی از هوا بوسیله واسطه های مختلفی پخش میشدند و بسامدهای بسیار پایینی داشتند که کاملا" خارج از محدوده شنوایی ما قرار داشته اند.در هر حال"همه صداها مدتهای طولانی پیش از این متوقف شده است"ناقوسهای آفرینش"میلیاردها سال خاموش بود تا وقتی که پلاسمای اولیه به ماده خنثی تبدیل شد.
(کیهان شناسان در جستجوی منشاء جهان مانند بتهوون کر هستند)اگر بخواهند الگوی یافت شده در پلاسمای اولیه را بازسازی نمایند"مجبورند از روشهای غیر مستقیم استفاده نمایند"اگر صدایی نشنوند" "تصویری"خواهند گرفت با رصد"سی ام بی"میتوانند به یافتن موجکهای صوتی اولیه امیدوار باشند.
در واقع ما میدانیم که الگوی اختلالات دمایی "سی ام بی"عکس فوری از حالت پلاسمای اولیه در دوره باز ترکیب است.
تا حدودی میتوان آنرا تصویری از آشفتگی های مختلف اولیه در فازهای گوناگون نوسانی آنها در نظر گرفت.
((سنگی را به درون برکه ایی بیاندازید"در این صورت موجکهای خوش طعریفی درون برکه ایجاد میگردد" حالا سنگهای بیشتری را به درون برکه بیاندازید باز هم موجکهای بیشتر و پیچیده تری تولید میگردد. اگر عکسی از این حالت موجکها درون برکه بیاندازیم آیا میتوانیم تعداد سنگها و حتی اندازه سنگهایی را که درون برکه انداخته ایم را مشخص نماییم؟در اصل بله میتوانیم.همین فناوری را میتوان برای"سی ام بی" نیز بکار برد.

شنیدن با چشم
فرض کنید تغییرات دمایی"سی ام بی"را در گذر از آسمان اندازه گیری کرده ایم"با استفاده از این داده ها میتوانیم تصویری ایجاد نماییم مثلا"تصویری مرتبط با رنگ هر دما. در حالتی که "سی ام بی"ناهمسانگرد باشد تصویر مورد نظر یکنواخت نخواهد بود اما نشان دهنده الگویی از رنگها در نواحی داغ تر و سردتر خواهدبود. لکه ها دارای شکلها و اندازه های مختلف خواهند بود"به این لکه ها به شکل ایجاد موجک ها در مثال قبلی توجه نمایید"حال اگر تصویر را بررسی و به قصد جدا کردن سهم افت و خیزهای مربوط به اندازه های متفاوت تجزیه و تحلیل کنیم و نقشه ایی از چگالی متوسط افت و خیزها به عنوان تابعی از ابعاد آنها داشته باشیم"تصویری از چگونگی شدت موج صوتی با بسامد فرضی در جهان اولیه خواهیم داشت.
در ذهن داشته باشید وقتی که این عملیات را انجام میدهیم فرقی ندارد که ناحیه مورد نظر داغ یا سرد باشد.
شدت افت و خیزها چه اهمیتی دارد وقتی که دما در نواحی مختلف با مقدار متوسط تفاوت دارد"طیف بدست آمده در این روش مانند یک نمودار میله ایی است"بلندترین اندازه مربوط به بسامدهای موج بلندترین صداها است.

وقتی یک ابزار موسیقی تولید صدا می کند"تعدادی از هماهنگ ها را ایجاد مینماید"که همراه با موج بنیادی"گام تن" را تعیین می کنند.

"فیثاغورث"به ما آموخت اگر طنابی را ناگهان بکشیم/بسامد بنیادی ایجاد شده با طول ریسمان مرتبط است/در ضمن این واقعیت که طناب در هر دو انتها ثابت شده است تعیین کننده بسامدهای هماهنگ است:تنها موجهایی که در فضای بین دو انتها همساز شوند میتوانند ارتعاش کنند
((این را به خاطر بسپارید"چگونگی تولید ارتعاش در جهان اولیه:"از شروع پلاسمای چگال اولیه تا دوران باز ترکیب" دوانتهای ثابت شده اند مانند مثال قبلی)) 
محدودیتهای فیزیکی امواج صوتی در جهان اولیه موقتا"فضایی بود.نوسانات صوتی پلاسمایی آغازین دوره محدودی داشت:با شروع باز ترکیب دوره آنها به پایان رسید.
فرض نمایید ما موجی را برای اولین بار دقیقا"از دوره باز ترکیب با یک قله رصد می کنیم.این اختلال با بلندترین طول موج ممکن کمترین بسامد ممکن خواهد بود.میتوانیم آنرا به عنوان بسامدبنیادی(گام تن) تعریف کنیم
(شبیه بسامد بنیادی در یک لوله دو سر باز)امواج با بسامد هماهنگ دوم یک دوره نوسانی کامل را در دوران باز ترکیب نشان میدهندوبا حداقل موجک یافت خواهند شد"امواج با بسامد هماهنگ سوم "یک قله"سپس" دره "و بار دیگر" قله" در دوران بازترکیب خواهند داشت.

 

تصویر بالا بسامدهای بدست آمده از ماهواره ریزموج کیهانی بنام/دبلیو مپ/که از اختلالات دمایی پس از انفجار بزرگ بدست آورده

 

نوسانات صوتی در پلاسمای اولیه تولید طیفی با یکسری قله های هماهنگ می کند که دارای بسامدهایی با مقدار مضربهای صحیح هماهنگ بنیادی"مانند بسامدهای بنیادی در لوله یک ارگ است.این قله ها بین دره هایی متناسب با بسامدهای امواجی که در فاز نوسانات میانی به دوره باز ترکیب رسیده اند هستند:در پلاسما امواج صوتی میتوانند هر بسامدی داشته باشند و همه آشفتگی ها در یک اندازه فرضی به طور همزمان وهم فاز شروع به ارتعاش کرده اند.
حالا برای بازسازی طیف نوسانات در پلاسمای اولیه"کیهان شناسان تصویری را از "سی ام بی"تحلیل نمودند و سهم اختلالات دمایی در اندازه زاویه های مختلف را جدا نمودند"میانگین شدت افت و خیزها در سهم اندازه 3زاویه دلخواه (به ترتیب:اختلالات در مقیاس 5/25/90 درجه)را به عنوان تابعی از اندازه زاویه ایی آنها را در نموداری رسم نمودند"طیفی که از این تکنیک بدست آمد به ما اجازه بازسازی دامنه ایی را میدهد که امواج صوتی با بسامدهای مختلف در دوره باز ترکیب داشتند.(شکل 1 نمودار باز سازی طیف نوسانات صوتی در پلاسمای اولیه را نشان میدهد و شکل 2 نوسانات بدست آمده از "سی ام بی" را نشان میدهد)

شکل1_بازسازی طیف نوسانات صوتی در پلاسمای اولیه با زاویه های دلخواه

 

 

شکل 2 نوسانات بسامد صوتی در پلاسمای چگال اولیه بدست آمده از "سی ام بی"

 

و در آخر نتیجه ایی که از این همه تحقیق و آزمایش و رمزگشایی داده های نقشه اختلالات دمایی انفجار بزرگ بدست آمد صدایی میباشد که برای آنکه گوش ما قادر به شنیدنش باشد 100سپتریلون بار مورد تقویت قرار گرفته است"که در اینجا و زیر همین مقاله فایل صوتی آنرا که از سایت ماهواره دبلیو مپ آنرا بدست آوردم برای شنیدن شما عزیزان میگذارم در این زمینه اگر تصویر شفاف و درک درستی از لحظات آغازین عالم هستی در ذهن داشته باشید و با هماهنگ نمودن آن با این صدا میتوانید تجربه ایی متفاوت و درکی عمیق تر از عالم هستی در لحظات آغازین بدست آورید"تجربه ایی که من بدست آوردم و به جرات میگویم مسیر زندگیم را عوض نمود.

دانلود و نمایش صدای بازسازی شده انفجار بزرگ از طریق پردازش داده های اختلالات دمایی پس از مهبانگ یا همانCMB که توسط ماهواره ناهمسانگرد امواج ماکروویو پس زمینه کیهانی پلانک کشف گردیده

کاووس پدیدار/کرمچاله

 


برچسب‌ها: اختلالات دمایی , انفجار بزرگ , پلاسما , عالم هستی

تاريخ : دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ | ۶:۵۵ ب.ظ | نویسنده : کاوو س پدیدار |

اخبار جالب نجومی

دورترین کهکشان رصد شد

کرمچاله,کاووس پدیدار;پژوهشگران در این باره اعلام کردند مشاهده این کهکشان به ما نشان می دهد اوضاع جهان پس از وقوع انفجار بزرگ در چهارصد و هشتاد میلیون سال قبل چگونه بوده است.

اخترشناسان اعلام کردند تلسکوپ فضایی هابل موفق شده است دورترین کهکشان را در فضا رصد کند. این کهکشان سیزده میلیارد و دویست میلیون سال نوری از کره زمین فاصله دارد و به دانشمندان در خصوص پیدایش جهان دیدگاه جدیدی می دهد.

پژوهشگران در این باره اعلام کردند مشاهده این کهکشان به ما نشان می دهد اوضاع جهان پس از وقوع انفجار بزرگ در چهارصد و هشتاد میلیون سال قبل چگونه بوده است.

گارث ایلینگورث اخترشناس دانشگاه کالیفرنیا در سانتا کروز در این باره گفت رصد اخیر تلسکوپ هابل ما را به کهکشانهای نخستین بسیار نزدیک کرده است. ایلینگورث و همکارانش از تلکسوپ هابل برای پیگیری تغییرات ایجاد شده در کهکشانها در فاصله زمانی چهارصد و هشتاد تا ششصد و پنجاه میلیون سال پس از وقوع انفجار بزرگ استفاده می کنند. این پژوهشگران تا کنون به این نتیجه رسیده اند که شمار ستاره هایی که طی این دوره زمانی به وجود آمده است در مقایسه با سایر دوره های زمانی بسیار زیاد بوده است.

 

خبری از بیگانگان فضایی نیست! ما در جهان تنها هستیم

یک ستاره شناس و استاد دانشگاه هاروارد پس از مطالعه بر روی تمام 500 سیاره مشابه زمین که تاکنون کشف شده اند اعلام کرد که احتمالا ما زمینی ها در جهان تنها هستیم و موجودات فضایی وجود ندارند.

هوارد اسمیت استاد برجسته فیزیک نجوم در دانشگاه هاروارد ضمن اعلام اینکه به احتمال بسیار زیاد ما در جهان تنها هستیم گفت: «شرایط بینهایت سخت و دمای بسیار بالا حتی در این سیارات این فکر را بر می انگیزند که هیچ امیدی برای یافتن اشکال دیگر حیات هوشمند در جهان وجود ندارد.»

وی افزود: «ما بررسی کردیم که بخش وسیعی از سیارات و منظومه های خورشیدی دیگر به طور بنیادی با سیاره و منظومه ما متفاوتند و موانع بسیاری در ایجاد حیات به اشکالی که می شناسیم وجود دارند.»

این اظهارات در شرایطی گفته شد که سال گذشته استفان هاوکینگ فیزیکدان نجوم دانشگاه کمبریج و کاشف سیاه چاله ها اعلام کرد که تقریبا مطمئن است که اشکال بیگانه در بخشهای دیگر جهان وجود دارند و ما باید از ملاقات با آنها دوری کنیم چرا که احتمالا برخورد دوستانه ای با ما نخواهند داشت. به عبارتی دیگر، ما دو گزینه پیش روی خود داریم: اول اینکه مورد هجوم و حمله موجودات فضایی باهوشتر و قویتر از خود قرار بگیریم و یا محکوم به تنهایی ابدی شویم.

هوارد اسمیت در خصوص بررسیهای خود توضیح داد: «ما دریافتیم سیاراتی که تاکنون به عنوان سیارات مشابه زمین در سایر منظومه ها یافته ایم شرایط بسیاری سختی برای ایجاد حیات دارند. یافته های جدید ما نشان می دهد که ما می توانیم در جهان تنها باشیم. تعداد بسیار کمی منظومه خورشیدی و سیارات مشابه ما وجود دارند.»

براساس گزارش دیلی میل، بنابراین درحالی که هاوکینگ معتقد است بیگانگان فضایی می توانند در یکی از 40 هزار سیاره دیگر سکونت داشته باشند، اسمیت معتقد است که این ارزیابیها بسیار خوش بینانه است.

حیات با شهاب سنگها به زمین رسیده است

 

 

           کانال تلگرام : uoniverse@


برچسب‌ها: کهکشان , مهبانگ , انفجار بزرگ , تلسکوپ بزرگ

تاريخ : شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | ۲:۲۳ ب.ظ | نویسنده : کاوو س پدیدار |
پیوستن به جدیدترین کمپین ناسا
منشاءکیهان
نظریه ریسمان به زبان قایل درک
تمام آن چیزی که درباره یک سیاهچاله باید دانست.
حقايقى شگفت انگيز از تبديل ستاره ای نارس به یک سیاره/ یک روز در «مشتری» چه قدر طول می‌کشد؟
بعد جهارم(زمان)از نظر اسیون هاوکینگ
زایش و مرگ ستارگان
پنجاه سالگی فرود انسان بر کره ماه
برخی از برندگان جایزه نوبل فیزیک و اختر فیزیک
اولین مولکول جهان توسط زیست شناسان زمین کشف گردید
ناسا قصد فرستادن انسان به سیاره­ ناهید را دارد
دنیاهای موازی ، از تئوری تا واقعیت ,دنیای کوانتوم
زندگینامه ایی کوتاه از آلبرت آینشتین ودریافت جایزه نوبل برای نسبیت
آوای خلقت/صدای مهبانگ CMB
کاوشگرهای ویجر بعد از 40سال همچنان با قدرت به کار خود ادامه میدهند
تلسکوپ جیمز وب مجددا به مشکل خورد!
نجات جان مردم, جهان طبق نظریه مردم باید از زمین بروند
«از انفجاربزرگ(bigbang)تا زمان حال در ۱۰ دقیقه»
دعوت بازدیدکنندگان سایت به کانال (تبلیغ)
عالم هستی بالغ بر ۲ ترلیون کهکشان دارد
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.